تعریف تعهد، ارکان و منشا تعهد

  • دسته بندی : مقالات
  • انتشار : 17 جولای 2019
  • مدت مطالعه :
  • 12896 بازدید
تعریف تعهد، ارکان و منشا تعهد
3/5 - (2 امتیاز)

تعریف تعهد

تعهد از نظر حقوقی در معنای خاص کلمه در حقیقت: «رابطۀ حقوقی» الزام آوری است که به موجب آن یک طرف در مقابل طرف دیگر انتقال مال یا یک فعل را به عهده میگیرد. از این تعریف اوصاف ذیل دانسته میشود.

  • تعهد، «رابطه حقوقی » است و «ضمانت اجرا » دارد، یعنی اگر من به میل خودم آن را انجام ندهم، از طریق دستگاه قضایی من را ملزم میکنند(دارای ضمانت اجرای حقوقی است)، به این امر «ضمانت اجرا »گفته میشود. تعهدِ اخلاقی، داری ضمانت اجرای حقوقی نیست، تعهدِ طبیعی، داری ضمانت اجرای حقوقی نیست.
  • هرتعهد حداقل «دو طرف » دارد، بنابراین کسی برای خود نمیتواند متعهد شود، هر دو طرف میتوانند شخص حقوقی یا شخص حقیقی یا ترکیبی از این دو باشند. هر کجا تعهدی باشد در برابر آن حقّ دینی ای وجود دارد.
  • منشاءِ تعهد میتواند اعمال حقوقی باشد یا وقایع حقوقی. مثلاً من خانه ای را در قالب عقد بیع به کسی فروخته ام؛ آیا متعهد نیستم که آن را تحویل بدهم؟ چرا هستم، پس عمل حقوقی (در اینجا عقد نه ایقاع ،) موجبِ ایجاد تعهد برای من و طرفِ مقابلم شد، یعنیطرفِ مقابلم هم متعهده که ثمن رو به من بده. حالا فرض کنید من خانه ای را غصب کرده ام؛ آیا متعهد نیستم که آن را پس بدهم؟ بله هستم، پس در اینجا واقعۀ حقوقی، تعهد ایجاد کرد. آیا ایقاع، منشاءِ ایجاد تعهد است؟ خیر؛ اعمالِ حقوقی به جز ایقاعات منشاء ایجاد تعهدات حقوقی است.
  • در تعهد هر وظیفه ای بر عهده کسی قرار میگیرد آن چیزی که در تعهد به عهده شخص قرار میگیر ددو چیز است: ۱) انتقال مال، ۲) یا یک فعل.
    در مورد دوم، فعل میتواند انجام یک فعل (یا فعل مثبت) و میتواند ترک یک فعل(یا فعل منفی) و یا میتواند هر دو باشد.

انجام فعل مادی : شخصی متعهد است نقاشی کند، درس دهد و …

انجام فعل حقوقی : شخصی متعهد است وکالت در پروندهای را انجام دهد، منزلی را بفروشد، اجاره بدهد، جنس بخرد و … .

ترک فعل مادی : شخصی متعهد است در زمینی که مقابل منزلی است بیش از ۴ طبقه نسازد، متعهد است در جوار دیوار چاهی حفر نکند و … .

ترک فعل حقوقی : متعهدم وکالت فلان تاجر را که رقیب شماست به عهده نگیرم، متعهدم این ماشین را سه سال نفروشم.

نکته  : باید دانست که خودِ انتقالِ مال نیز یک فعل است، به عبارت بهتر، هر انتقال مالی، خود، یک فعل حقوقی است، بنابراین اگر بخواهیم تعهد را به طورمختصر تعریف کنیم میتوانیم بگوییم که : تعهد رابطه ای حقوقی است که به موجب آن یک طرف در مقابل طرف دیگر، یک فعل را به عهده میگیرد.

ارکان تعهد

مواردی که نام برده میشود ارکان تعهد است و تعهد بدون وجود ارکان معنا ندارد.

  • ۱- طرفین تعهد، که عبارت اند از: متعهد و متعهدٌله؛
  • ۲- موضوع تعهد؛
  • ۳- متعلَّقِ موضوعِ تعهد؛
  • ۴-رابطه حقوقی

متعهد : کسی است که به عهده میگیرد(مدیون)

متعهدٌله : کسی است که تعهد به نفع اوست (ذینفع) (دائن)

موضوع تعهد : یکی از دو امرِ انتقال مال یا فعل است.

متعلَّقِ موضوعِ تعهد : یعنی چیزی که موضوع تعهد در عالَمِ خارج به آن تعلق میگیرد. موضوع تعهد را عینیت میبخشد مانند فلان فرش معیّن. در حقیقت، متعلَّقِ موضوعِ تعهد،مصداقِ موضوع است.

رابطه حقوقی : التزام حقوقی بین طرفین که در صورت نقص تعهد توسط یکی از آنها، ضمانت اجرای حقوقی به بار می آورد. این رابطه حقوقی است که تعهدات حقوقی را از رابطه ی دوستانه متمایز میکند. در حقیقت اگر تعهد، فاقد ضمانت اجرای حقوقی باشد، نمیتوان در علم حقوق از آن بحث کرد.

منشاء تعهد

در معنای خاصِ کلمه، منشأ تعهد، عمل حقوقی است.

تعریف دو اصطلاح عمل حقوقی و واقعۀحقوقی:

عمل حقوقی : عملی است اعتباری و ارادی که دارای اثر حقوقی است؛ به عبارت بهتر، عملی حقوقی، عملی است که در عالَمِ اعتبار و حقوق رخ میدهد و در عالَمِ واقع اثری ندارد بلکه اثر حقوقی دارد مثل خرید و فروش، وصیت کردن و …

پس عمل حقوقی عمل ارادی است که یک ماهیت حقوقی را تشکیل میدهد. در نتیجه:

اولاً: عمل حقوقی مبتنی بر اراده است، پس هیچ عملِ حقوقیِ غیر ارادی وجود ندارد. مثل خواب که عمل حقوقی نیست.

ثانیاً: این عمل ارادی، اثر حقوقی ایجاد میکند. مثل خریدن، فروختن، نکاح، طلاق، رهن؛ اما اگر عمل شخص، ارادی باشد ولی اثر حقوقی ایجاد نکند، آن عمل، «حقوقی » تعریف نمیشود. مثل خوردن، نوشیدن، راه رفتن و . …

اساساًدو نوع عمل داریم:

۱- عمل مادی : عملی است که در عالَمِ واقع و ماده اتفاق میافتد و اثر مادی دارد مثل، نوشتن، نشستن، پا شدن، میز را جابه جا کردن، راه رفتن، غذا خوردن، تعمیرماشین، گرفتن یک شیء…

۲- عمل اعتباری : عمل اعتباری در عالَمِ حقوق یک چیز نامرئی است اما اثرش همه در عالَمِ حقوق است. عمل مادی«اثر مادی»دارد ولی عمل حقوق دارای «اثر حقوقی» است. ممکن است در عمل حقوقی، عمل مادی هم باشد اما همۀ آنها عمل حقوقی است. عمل حقوقی همیشه ارادی است یعنی همیشه با خواست و اراده است.

وجه مشترک عمل مادی و عمل حقوقی این است که هر دو با اراده انجام میشوند.

واقعه حقوقی : عبارت است از یک اتفاق که بدون ارادۀ ما باعث ایجاد اثر حقوقی میشود؛ یعنی ممکن است فعل ما زمینه ساز وقوع آن باشد ولی آثاری که بر آن اتفاق مترتب میشود خارج از ارادۀ ماست بلکه قانونگذارآن آثار را بر آن واقعه بار کرده است. واقعه حقوقی بعضی وقتها ارادی است و بعضی اوقات،قهری است.

۱-واقعه حقوقی ارادی : زمینۀ برخی از وقایع حقوقی با ارادۀ ما ایجاد میشود که آثار حقوقی دارد و آن آثار خارج از ارادۀ ما هستند مثل اتلاف عمدی مال غیر، استیفاء از مال غیر، استیفاء از عمل غیر و غصب کردن که باعث ایجاد آثار قانونی میشود. مثال: آقای الف ماشین آقای ب را غصب میکند و این واقعه باعث میشود که آقای الف در مقابل آقای ب مطلقاً ضامن و مسؤول آن اتومبیل بشود. پس واقعه حقوقی ارادی،عملی است مادی که دارای اثر حقوقی است. مثلاً من گوشیِ شما را میاندازم و می شکندکه این عمل مادی است. این عمل مادی،اثر حقوقی دارد و اثر حقوقی اش این است که من باید جبران خسارت کنم. عنوان ای نمثال «اتلاف»است. اتلاف عمل حقوقی نیست.

۲- واقعه حقوقی قهری(غیر ارادی) : برخی از وقایع حقوقی کاملاً از ارادۀ ما خارج هستند یعنی ارادۀ ما نمیتواند زمینه ساز آن وقایع باشد مثل فوت و تولد که آثار حقوقی دارند. واقعه حقوقی قهری، رویدادی است قهری(غیرارادی )که دارای اثر حقوقیاست یعنی هر رویدادقهری که اثر حقوقی داشته باشد واقعه حقوقی قهری است.در علم حقوق هرگاه از وقایع حقوقی بحث میکنیم، منظور ما وقایع حقوقی ضمان آور (مسؤولیت آور) هستند.

مقایسه عمل حقوقی با واقعه حقوقی

  • ۱- هم عمل حقوقی و هم واقعۀ حقوقی هر دو داری اثر حقوقی هستند.
  • ۲- عمل حقوقی همیشه ارادی است، ولی واقعۀ حقوقی بر حسبِ مورد، می تواند ارادی باشد مثل غصب و نمیتواند ارادی نباشد، مثل اتلافِ غیر عمدیِ مال غیر.۱
  • ۳ – اثرِ حقوقیِ عملِ حقوقی، ناشی از اراده یا به عبارت دیگر ناشی از قصد انشای شخص است اما اثر حقوقی واقعۀ حقوقی، ناشی از حکم قانون است (وجه اختلاف)؛ به عبارت دیگر اراده در عمل حقوقی جنبۀ انشایی دارد، ولی در واقعۀ حقوقی جنبۀ ارتکابی یا اِخباری دارد. واقعۀ حقوقیِ ارتکابی مثل اتلافِ عمدی، و واقعۀ حقوقیِ اِخباری مثل اقرار.

ارسال دیدگاه